در فرهنگ صریح امروز، سرعت رسیدن محصول به بازار هرگز از، تضمین سازمانها در این موضوع که میتوانند رقابتها را به سود خود به پایان برده و وعده Business Applicationهای باکیفیت را محقق کرده و تحویل دهند، مهمتر نیست. با این حال دست و پنجه نرم کردن با مجموعهای از مسائل، دنیای تست نرمافزار را مملو از چالشهای تاخیربرانگیز نموده است.
از دسترسی به دادههای باکیفیت و رفع مشکلات در حصول اطمینان از برقراری ارتباط میان تیمها و مستقرسازی کارکنان با مهارتهای صحیح، به منظور ایجاد تغییر، باعث شده بسیاری از متخصصان متدولوژیهای Agile و DevOps را بستایند. هنگام صحبت با تعدادی از دستاندرکاران، متوجه شدیم که در حال حاضر دقیقا چه تنگناهایی این متدولوژیها را از موفقیت دور نگاه داشته است.
دسترسی به دادۀ باکیفیت مانند گشتن به دنبال خاک طلاست
دسترسی به دادههای امن به محض درخواست، یک فاکتور کلیدی موفقیت در تحویل به موقع و دقیق ریلیزها میباشد. صحبتهایی که از جامعه تست به گوش میرسد، مبین این مطلب است که محیطهای تست به طور قانونمندی با توجه به مسائل دادهای، محدود هستند. در حقیقت، تحقیقات اخیر از Delphix نشان داد که کارکنان و پرسنل به مدت یک هفته یا بیشتر برای رفرش کردن
Production Environmentها و رسیدن به Non-Production Environmentها منتظر میمانند. این مشکلات در مدیریت Test Data منجر به ایجاد باگهای خزنده در چرخههای توسعه شده و Bottom Line(سود و زیان) را متاثر میکند.
همکاری با هم
توانمند کردن تیمها برای دستیابی به اهداف دوجانبه و متقابل، با بازخوردهایی که در زمان ورود به تیمهای تست و توسعه ارائه میشود، نیز یکی از موضوعات بهبود است. بدست آوردن دادهها به هنگام نیاز و توسط کسانی که به آن دادهها محتاج هستند، یکی از چالشهای جاریست، و نمیتوان گفت که یک همکاری سنتی پیششرطی برای حصول موفقیت است. به دلیل معظل فرهنگی موجود در تیمهای سنتی، همینطور که زمان از دست میرود، تیمها نیز بدون اهداف مشترک به فعالیت خود ادامه میدهند.
اتوماسیون هدف ماست نه واقعیت دادهای
در حالیکه تعامل میان توسعه و بهرهبرداری از اهمیت بالایی برخوردار است، سازمانهای پیشرو نیز توسعهدهندگان را به پذیرش فعالیتهای Ops-Operations و ارائه مقیاس از طریق اتوماسیون تشویق میکنند. از معماری نرمافزار و طراحی تا سرپرستی سیستم و پشتیبانی تولید، موفقیت با سبک مدیریت IT و اجرایی که روی اتوماسیون و تحویل مکرر نرمافزار تاکید میکند، مترادف است. متاسفانه، زیرساختهای موروثی(Legacy) اغلب از رویکردهای مدرن و اتوماسیون استقرار پشتیبانی نکرده و هنوز هم بخش بزرگی از بازار باید به منظور پذیرش کامل این عملکرد و حذف تاخیر و ناکارآمدی توجیه شوند.
نیاز به سرعت یعنی قربانی کردن امنیت
با وجود مواجهه با خطر بیسابقه از دست دادن دادهها، تیمها همچنان ورای امنیت به Agility علاقه دارند، و به همین دلیل به جای منتظر ماندن برای Data ماسک شده و امن برای استفاده در Non-Production Data، تصمیم میگیرند سریعتر حرکت کنند. بزرگ شدن تعداد پرسنلی که دسترسی به کل Production Dataها دارند منجر به ایجاد چالشهایی در دادههای مطمئن و امن میشود، که نیازمند رعایت پروتوکلهایی در این زمینه میباشد.
Measurement و اندازهگیری، حلقه مفقوده ما
در حالیکه اتوماسیون و همکاری جز چالشهاییست که سرعت رسیدن محصول به بازار را متاثر میکنند، اما نمیتوانند یک متریک ملموس برای اندازهگیری ارائه دهند. روش موثر و موفقی که امروزه پیشنهاد میشود، اندازهگیریهای متنوع در محدودهای گسترده است. از Test Coverage تا بازخورد مشتری و حجم باگهای یافته شده در زمان تولید. با فرض گرفتن چنین اصلی تیمها سعی خواهند کرد تا بهرهوری خود را به صورت موثر تعریف و اندارهگیری کنند.
بلیط طلایی
تمام رقبای پیشرو در این صنعت مشخص میباشند. مساله همه آنها به یک نقطه ختم میشود: Data. توانمندی برای کپی، امنسازی و تحویل Data به هنگام درخواست یکی از فاکتورهای کلیدیِ موفقیت برای Business است. برای رسیدن به این مهم، باید Underlying Data(دادههای اساسی) را Agileتر کرد، که با استفاده از آن میتوان تاخیرات Businessای را کاهش داد. اینجاست که مجازیسازیِ دادهها را میتوان برای انجام کارهای سنگین کاندید نمود.
با مجازیسازی سطح دادهای، دیگر نیازی به کپیهای تکراری نیست، بلکه میتوان Data Blockها را به اشتراک گذاشت. این موضوع بدین معنیست که محیطها به جای اینکه چند ماه دچار معطلی و خلل شوند، قادر خواهند بود ظرف چند دقیقه وارد عمل شده و به خدمت گرفته شوند. Data Setها را میتوان به محض درخواست رِفرِش و یا ریست کرد، و محیطها نیز میتوانند بوکمارک شده و با کاربران مجاز به اشتراک گذارده شوند. این منجر به کاهش زمان، جهت تهیه Data برای اپلیکیشنها شده و علاوه بر این، دست به دست شدن داده میان تیمهایی که برای دسترسی به دادهها رقابت میکنند را محدود میکند. این بدین معنیست که Self-Service و اتوماسیون مقدم بوده و کاربران بدون نگرانی برای کپی و به اشتراکگذاری دادهها توانمند میشوند. این موضوع به نوبه خود، یک همکاری را پرورش میدهد، به صورتیکه دادهها در نهایت میتوانند در زمان نیاز در دست کسانی باشند که به آنها نیاز دارند. این رویکرد بدین معنیست که دادهها بدون نیاز به مداخله دستی، میتوانند در طول Data Delivery ماسک شوند. سازمانها نیز در نهایت قادر خواهند بود دسترسی به دادهها را کنترل کرده و از اعمال سیاستهای امنیتی بدون ایجاد تنگنا در موضوع سرعت عملیاتیسازی، مطمئن شوند.